حکایت شُكرگزاری
در روایت است که حضرت رضا(علیه السلام) فرمودند:
بپرهیزید خدا را و بر شما باد تواضع و شُکر و حَمدِ خدا،
به درستی که در بنی اسرائیل مردی بود که شبی در خواب دید کسی به او گفت:
نصفی از عمرت را، در وسعتِ رزق و روزی هستی،
حالا انتخاب کن: نصف ِ اوّلِ عمرت باشد یا نصفِ آخر؟
مرد گفت: صبر کن تا با شریکِ زندگیم ،همسرم مشورت کنم و بعد پاسخ گویم.
صبح که از خواب بیدار شد، خوابش را به همسرش گفت.
همسرش گفت: نصفِ اوّل را انتخاب می کنیم. مَرد پذیرفت و آنگاه دنیا به او روی آورد و هرچه نعمت بر او بیشتر می رسید، همسرش می گفت: به فلان همسایه و فلان فامیل که محتاجند کمک کن و این روشِ آنها بود که هر وقت نعمتی خداوند به آنها می داد، صدقه می دادند، شُکر می کردند و بخشش می نمودند.
تا اینکه شبی در خواب دید که به او گفتند: نصفِ عمرت که باید در رفاه باشی تمام شد.
صبح به همسرش گفت: دیشب مرا خبر دادند که نصفِ عمرت که باید در رفاه باشی تمام شده است. همسرش گفت: خداوند به ما نعمت داد و ما شُکر کردیم و خدا وعده داد که اگر شُکرِ نعمت کنید، نعمتِ شما زیاد می شود.
پس شب به مرد خبر دادند که گفته ی همسرت درست است و نصفِ دیگر عمرت را نیز در رفاه خواهی بود. زیرا که شُکرِ نعمت کردی.
مشکاة الانوار
التـماس دعـا
اَلّلهُمّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُمْــــے